یک پردیس

در میان طوفان / چون تیره شد نور امید

یاد آریم سرود دیروز / چون گرمای نور خورشید

یازده‌ساله بودم. آرزویی داشتم و دوستانی معصوم و مهربان. مسیر زندگی، هر کدام از ما را به سمت آرزوهایمان هدایت ‌می‌کرد. چه زیبا که خیلی از مسیر را هم‌گام بودیم. با هم می‌خندیدیم. با هم گریه می‌کردیم. با هم حلقه می‌زدیم زیر باران. با هم بادبادک‌ها را می‌خواندیم.

دیروز، امید پریدن / بالا رفتن و رسیدن

راهی، که با هم پیمودیم / دیروزی که، با هم بودیم

حیف که به تدریج مسیرهایمان از هم جدا شد. زندگی‌هایمان جدا شد؛ ولی بسیاری از ارزش‌هایمان مشترک ماند. هر چند، گرد زمان، روی دوستی‌هایمان را پوشاند. سخت بود؛ اما شاید قوی‌ترمان کرد.

در کوران پاییز / دستمان به دست هم بود

می‌بستیم پیمان یاری / قلبمان گواهمان بود

آرزوهایم، از خانواده هم دورم کرد؛ از لحاظ جغرافیایی. از لحاظ آغوش. و ما ایرانی‌ها که چقدر اسیر جبر جغرافیایی هستیم... هر روز روح و جسممان را می‌کشند در وطنمان. اگر هم خانه‌‌بردوش به گوشه‌ای دیگر فرار کنیم، برچسب «شریک جنایت» و «نومهاجر» و «خودباخته» را تا ابد روی پیشانی‌مان می‌چسبانند. چقدر باید قوی شویم بابت هر دردی که نمی‌کشدمان.

چون رود، لحظه‌ها گذشتند / دستمان از هم جدا شد

رفتیم، در دل نور پیمان / ابر و دریا، گریه کردند

روزی آفتاب طلوع کرد در زندگی‌ام بعد مدت‌ها. هوای دوست‌داشتنی‌ام، آسمان ابری است؛ اما به آفتاب هم علاقمندم کرد. داشت یادم می‌رفت که زندگی فقط «بالا» ندارد. همان زمان که داشتم در دفترچه‌ی خاطراتم می‌نوشتم که «خدا را شکر که همه‌چیز، باورنکردنی، خوب است»، آفتاب من غروب کرد ولی ماهی طلوع نکرد. می‌پرسیدم از خودم که آیا دوباره شاهد طلوع خواهم بود؟

لاله‌ها سرودند / آسمان در انتظار است

بر زمین امید رویش / در آرزوی بهار است

 در انتظار و امید یک پرتو از طلوع بودم که دماوند هم به خشم آمد. آدم‌بدها دوستانم را از من گرفتند. یک درد قطعه‌قطعه شد و توی قلب همه‌مان فرو رفت. این تکه‌درد مشترک، غبار از خاطرات کنار زد. به پیمان‌های کودکی‌مان تلنگر زد. اکنون هر تکه‌‌ی این درد، یک جای این کره‌ی خاکی است. آیا دوباره حلقه خواهیم زد؟

امروز، هر گوشه‌ی دنیا / گر با همیم و گر تنها

با هم، همراه و هم‌پیمان / ره پیماییم سوی فردا

فردا، صد ستاره روید / از آسمان‌ها بریزد

فردا، از قلب ظلمت‌ها / نور گرمی، برمی‌خیزد...

  • ۹۸/۱۰/۲۳
  • پردیس

تفکرات من

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی