- ۹۶/۱۱/۱۸
- ۰ دیدگاه
آدمیزاد چقدر هنگام عصبانیت میتواند عجیب برخورد کند و همان کارهایی را که دیگران را بابتش سرزنش میکند؛ دقیقا همان کارها را انجام دهد. البته که این کشف ویژهای نیست چرا که متخصصانی از قدیم روی situationism* کار کردهاند.
من هم جزو آدمهایی هستم که تا حدی این نظریه را قبول دارم. تنها درسی که میتوان گرفت، این است که سعی کنیم و یاد بگیریم (اول از همه خودم) که دیگرانی را که در موقعیت خاصی رفتار خاصی از خودشان نشان دادهاند بیمحابا قضاوت نکنیم.
ـــــــ
به همهی ناراحتیها، خوشحالیها، سختیها و آسانیهای پس از سختیها، به چشم درس نگاه میکنم. همواره خودم را به چشم شاگرد میبینم به این امید که ذرهای بهتر شوم. البته این «به چشم درس نگاه کردن» باعث نمیشود که از دست خودم بابت اشتباههایم ناراحت نشوم و بابت رفتارهای نادرستم در برابر دیگران در احساس عذاب وجدان غرق نشوم. فکر میکنم این حسها هم بخشی از یادگیریام محسوب میشود.
ــــــــ
* نظریهای که میگوید رفتار انسان را شرایط و موقعیتهای اطرافش تعیین میکند؛ نه ویژگیهای درونی او.