- ۹۵/۰۷/۰۷
- ۱ دیدگاه
اینکه آدم نام خودش را بگذارد عاشق، مسئولیت بزرگی است. من که هیچگاه از
تهِ دل این اجازه را به خودم ندادهام. به نفسم میگویم غرورت را ببین. ترس از فکر مردم را ببین.
حالا چه میگویی؟ خودت را گول زدی؛ خدای عاشقان را که نمیتوانی.
چقدر حاضری از خودت، رویاهایت، اعتقاداتت و اهداف غیرمعنویات بگذری به خاطر عشقت؟ پاسخ به این سوال، تا حد زیادی مشخص میکند چه کسی عاشق است و چه کسی نیست.
عاشق باید با جرأت باشد و امیدوار و پرانرژی. اما من که خسته و بیامید حولِ تفکراتِ اضطرابآور خویش معلّق میزنم.
تازه مدعی هم میشوی که خدا گفته آرزو کن و بخواه تا برآورده کنم. اما برای من برآورده نمیکند. خب نفسِ کوتهنظر! بیشک خالص نیستی. حالاحالاها کار میبرد...
راستی. من و گروهم یه وبلاگ به اسم کمی تا قسمتی طنز داریم که خوشحال میشم بهش سر بزنی و واسمون نظر هم بذاری!